مثلا یکی باشه.توی این روزها و هفته هایی که برا خودشون یه پا غروب جمعه ن دستتو بگیره.مثلا زیرگوشِت زمزمه کنه که همه چی درست میشه.بگی چجوری؟ مثلا بگه باهم حلش میکنیم و دستتو محکم تر فشار بده.میدونی که هیچ کاری ازدستت برنمیاد.مثلا حرفشو باور کنی.بغضتو برای آخرین بار قورت بدی.مثلا مطمئن شی از بودن ش.بخندی.مثلا با صدای بلند.خیلی بلند.
طبقه بندی موضوعی
-
لذت ورق زدن کتاب
(۱۷) -
برش از یک فیلم
(۱۵) -
دَرِ گوشی
(۶) -
طهران
(۴) -
و دیگر هیچ..
(۲) -
دیگران نوشتند و ما لذت بردیم
(۱)
بایگانی
- مرداد ۱۴۰۲ (۱)
- تیر ۱۴۰۲ (۱)
- فروردين ۱۴۰۲ (۵)
- آذر ۱۴۰۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- خرداد ۱۳۹۹ (۲)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۲)
- بهمن ۱۳۹۸ (۲)
- دی ۱۳۹۸ (۲)
- آبان ۱۳۹۸ (۱)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- تیر ۱۳۹۷ (۶)
- خرداد ۱۳۹۷ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۳)
- بهمن ۱۳۹۶ (۵)
- دی ۱۳۹۶ (۱)
- آذر ۱۳۹۶ (۲)
- آبان ۱۳۹۶ (۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۴)
- مرداد ۱۳۹۶ (۵)
- تیر ۱۳۹۶ (۲)
- خرداد ۱۳۹۶ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۳)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۲)
- مرداد ۱۳۹۵ (۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲)
پیوندهای روزانه
