شَهر یک نَفَره

۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

- «میگن خدا هر چقدر بنده شو بیشتر دوست داشته باشه،سختی های بیشتری رو تو زندگیش قرار میده..کم نیار،از این نظر به قضیه نگاه کن..»
+ «دلم میخواد در گوشش بگم تو این روزا کمتر دوستم داشته باشه..من براش بنده خوبی نبودم و نیستم..»
چه ذوق ها،خنده ها و جیغ هایی که در دلمان خانه نکرد..به راستی که ما آبستن تمام خوشحالی های جهان بودیم:)

پ.ن1:شکر خدایی که برای عروس شهرمان زیباترین ساقدوش بود.
پ.ن2:روی ماه خداوند را ببوس.

نمی دانم چرا به دلم افتاده که همین حالا در هواپیما نشسته ای و داری برمیگردی ایران.گرچه تو همیشه میگفتی دل من چرت و پرت زیاد می گوید شاید این هم از همان چرت و پرت هاست.اما چقدر دوست داشتم سراغ موهایم را می گرفتی. و آن وقت من برایت می گفتم در همان یازده ماه پر اشک لعنتی چطور یک بار بلند شدم و قیچی را ورداشتم و از بیخ چیدم شان.مثل پری کوچولوی دریایی،فانتین مادر کوزت و خیلی بدبخت های دیگر! و من بدبخت تر بودم چون حتی نمی توانستم با این موها بده بستان کنم!اما چیدن شان انگار تو را از من دور می کرد! تویی را که روزی این موها تنها چیزی بود که تحسین شان می کردی و دوست داشتن شان را به زبان می آوردی.


مالیخولیای محبوب من | بهاره رهنما | انتشارت نگاه

اصلا من نمی فهمم این چه دکتری است که هنوز بعد از چهار سال نفهمیده که من عاشق همه چیزهای ممنوع عالم هستم!مثل خود تو که هنوز هم نمی دانم اگر برایم قدغن نبودی باز هم همین قدر روانی ات می شدم یا نه؟


مالیخولیای محبوب من | بهاره رهنما | انتشارات نگاه

مدت هاست که شده ای اولین فکر هر صبحم و آخرین فکر هر شبم.


مالیحولیای محبوب من | بهاره رهنما | انتشارات نگاه