به وارد شدن آدم (های) جدید در زندگی ام فکر میکنم و چگونگی امکان پذیری آن.همیشه که نباید هوسِ خوردن هندوانه خنک در ساعات پایانی دومین ماه سال کرد،یا هوس نوشمک پرتغالی یخ زده در ساعات ابتدایی سومین ماه سال.گاهی باید هوس کنی که بی هوا و تصادفی تعدادی آدم ناشناس سر و کله شان در شلوغی های زندگی ت پیدا شود که با فکر «بودن» شان حس کنی دوازده ماه سال،سهم یک قاچ هندوانه خنک و نوشمک پرتغالی یخ زده ات محفوظ باقی می ماند.